تاریخ انتشار : پنجشنبه 1 خرداد 1399 - 14:43
کد خبر : 9404

حامد قدوسی: چه‌گونه به عنوان یک اقتصاددان حداقل «چرند» نگوییم؟

حامد قدوسی: چه‌گونه به عنوان یک اقتصاددان حداقل «چرند» نگوییم؟

چرا اساسا ممکن است چرند بگوییم؟ یکی‌‌ دلیلش این که به خاطر فشار اجتماعی و علاقه شخصی‌مان سعی کنیم در مورد موضوعاتی که دقیقا در حوزه تخصص و اطلاعات ما نیست هم تحلیلی داشته باشیم. چند توصیه احتیاطی به ذهن می‌رسد که احتمال خطای فاحش را در این شرایط کم کند: ۱) در هر مساله‌ای

چرا اساسا ممکن است چرند بگوییم؟ یکی‌‌ دلیلش این که به خاطر فشار اجتماعی و علاقه شخصی‌مان سعی کنیم در مورد موضوعاتی که دقیقا در حوزه تخصص و اطلاعات ما نیست هم تحلیلی داشته باشیم. چند توصیه احتیاطی به ذهن می‌رسد که احتمال خطای فاحش را در این شرایط کم کند:

۱) در هر مساله‌ای تا حد امکان تئوری اقتصاد را در مرکز تحلیل خود نگه داریم. سعی کنیم خوب بفهمیم که «عرضه» و «تقاضا» دقیقا چه طور رفتار می‌کنند و «تعادل» چه طور شکل می‌گیرد. این چارچوب کمک می‌کند که حرف‌های ناسازگار و همین طوری (Ad-hoc) و بدون توجه به قیود و محدودیت‌ها نزنیم. به قول معروف دیسیپلین تئوری را از همان اول روی تحلیل‌مان سوار کنیم.

۲) گر متخصص حوزه‌ای نیستیم، حداقل چند مقاله مروری در آن زمینه بخوانیم. خوبی این مقالات این است که فشرده‌ای از چارچوب نظری و شواهد تثبیت‌شده‌ای (Stylized Facts) که متخصصان آن حوزه به کار می‌برند را به ما می‌دهد. ضمنا، خواندن این مقالات معمولا کمک می‌کند که بفهمیم چه قدر کم می‌دانیم و مسایل چه قدر پیچیده است.

۳) یک سری آمار و ارقام اساسی را جمع کنیم و یک سری تخمین سرانگشتی بزنیم تا شهودی از ابعاد مساله و پارامترهای کلیدی پیدا کنیم. خیلی وقت‌ها سر و کله زدن با چند عدد اصلی فورا به ما می‌گوید که ایراد تحلیل‌مان کجا است و آیا چیزی در چارچوب ذهنی‌‌مان گم شده است یا نه؟

۴) اعداد را در ظرف مناسب خود بگذاریم. مثلا حدس و تخمین‌های خودمان یا اعداد ادعایی دیگران را – متناسب با موضوع مساله – با شاخص‌های مثل تولید ناخالص داخلی یا میانه درآمد خانوار یا بودجه دولت یا حجم صادرات نفت و امثال آن قیاس کنیم تا مطمئن باشیم خیلی پرت نیست. مثلا اگر دیدیم که صرفه‌جویی ادعایی در یک حوزه از کل تولید ناخالص داخلی کشور بزرگ‌تر است، فورا در آن شک می‌کنیم.

۵) به جزییات نهادی دقت کنیم. خیلی موجودیت‌ها در ایران لزوما اسم‌شان با واقعیت‌شان یا تعریف استانداردشان دقیقا یکی نیست (مثال‌هایی را در جریان تحلیل تامین مالی از بازار سرمایه دیدیم.) با چند نفر خبره مشورت کنیم و چند تا خبر معتبر بخوانیم که درک‌ خودمان را از ساختار نهادی محک و چکش بزنیم.

۶) گزارش‌های خلاصه مراکزی که کمابیش اعتبار مناسبی دارند را بخوانیم. متوجهم که گاهی خود این گزارش‌ها خطاهایی دارند ولی به هر حال این‌ها محصول کار کارشناسانی است که سعی کرده‌اند مساله را بفهمند. خواندن گزارش‌ها حداقل کمکی که می‌کند این است که بدانیم بقیه تا کجا می‌‌دانند.

۷) و خب فروتن باشیم و برای شنیدن بحث و نقد و نظرات دیگران آماده باشیم و خوب گوش کنیم. گزاره‌های‌مان را با کلماتی مثل «احتمالا، شاید، حدس می‌زنیم» همراه کنیم.

دقت کنیم که همه این‌ها فقط احتمال «چرند» گفتن را پایین می‌آورند و لزوما به این معنی نیست که اگر آن‌ها را رعایت کنیم «حرف نو و غیربدیهی» می‌زنیم. ولی باز حرف بدیهی زدن به‌تر از حرف غلط زدن است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....