بن بست مذاکرات احیای برجام و ابهام بر سر توافق هسته‌ای و بروز تنش در روابط ایران و پایتخت‌های غربی، مجددا پای لابی‌ها را در ساختار سیاسی آمریکا به میان کشیده است. لابی‌گری‌هایی که همواره نقش مهمی در شکل‌دهی به ترجیحات و ملاحظات سیاستمداران و‌ تصمیم‌گیران ایفا کرده است، آنجا که پای پول و اعتبار در میان است.

در همین چارچوب، پایگاه خبری واشنگتن فری بیکن نزدیک به نومحافظه‌کاران آمریکا در گزارشی نوشت که شخصیت‌‌‌های با نفوذ آمریکایی در تلاش برای حمایت از ائتلافی از فعالان به منظور لابی‌گری و تلاش برای احیای برجام هستند. این گزارش که توسط دو نشریه نشنال اینترست و نشنال ریویو نیز منتشر شده، اشاره می‌کند که ائتلافی متشکل از فعالان ترقی‌‌‌‌خواه با حمایت مالی «جورج سوروس» سرمایه‌گذار و میلیاردر یهودی، «چارلز کوک» میلیاردر و کارآفرین آمریکایی و صندوق برادران راکفلر در حال لابی‌‌‌گری‌‌‌های پنهانی برای احیای توافق هسته‌‌‌‌ای هستند. بر اساس این گزارش، فعالان نهادهایی مانند جی استریت، نایاک اکشن، بنیاد جامعه باز، دیده‌‌‌‌بان حقوق بشر و صندوق برادران راکفلر به منظور لابی‌‌‌گری با نمایندگان کنگره آمریکا گردهم آمده‌‌‌اند. پایگاه خبری واشنگتن فری بیکن این ادعاها را با استناد به ایمیلی که می‌گوید یک لابی جی‌‌‌ استریت برای دیگر فعالان ارسال کرده، مطرح کرده است.

به گزارش اقتصاددان به نقل از دنیای اقتصاد  ، بر اساس گزارش این رسانه آمریکایی، فردی به نام ویلیامز از اعضای جی‌‌‌ استریت، این ایمیل را برای گروهی از فعالان همچون رایان کاستلو از گروه نایاک اکشن، مایک آمیتای از بنیاد جامعه باز و مت داس از اندیشکده کارنگی ارسال کرده که همگی از سوی جورج سوروس یا چارلز کوک حمایت مالی شده‌‌‌اند. این پایگاه خبری آمریکایی مدعی شده است این گروه از فعالان، استفاده از مسائل حقوق بشری را به عنوان پوششی برای پیشبرد طرح خود درباره برجام بیان کرده‌‌‌‌اند. به ادعای فری بیکن در این ایمیل آمده است: این نامه را برای طرح این پیشنهاد می‌‌‌نویسم که اعضای گروه هفته آینده نشستی مجازی تشکیل داده و درباره مفاد طرحی که می‌توانیم به قانون‌گذاران طرفدار دیپلماسی برای حمایت از مردم ایران پیشنهاد دهیم به اجماع برسیم.

واشنگتن فری بیکن مدعی شده است که طرح فعالان مورد نظر دو مسیر دارد. آنها قرار است از سویی طرحی حقوق بشری برای حمایت خود از مردم ایران ارائه کنند و از طرف دیگر اعضای مجلس نمایندگان و سنا را قانع کنند با ارسال نامه‌‌‌ای به جو بایدن رئیس‌‌‌جمهور آمریکا، خواستار بازگشت او به برجام شوند. بر اساس این گزارش، فعالان برای حضور در جلسه‌ای در سوم دسامبر (۱۲ آذرماه) گرد هم آمده بودند. یک فرد آگاه به فری‌بیکن گفت: این جلسه در مرکز پوکانتیکو در کیکویت در وستچستر نیویورک که املاک خانواده جان راکفلر در آن قرار دارد، برگزار شد. این لابی‌گری در شرایطی انجام می‌گیرد که مذاکرات احیای برجام از اواسط مرداد عملا در بن بست قرار دارد و متاثر از بروز متغیرهای تنش‌زا در روابط ایران و طرف‌های غربی فعلا چشم‌اندازی برای احیای آن وجود ندارد. با این حال سفر اخیر وزیرخارجه قطر به تهران و اینکه حامل پیام‌‌‌های آمریکا برای ایران است، امیدها را در فضای تعلیق کنونی، دوباره زنده نگه داشته است. اشاره راب مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به اینکه دیپلماسی هرگز به پایان نمی‌‌‌رسد، سیگنال دیگری به این فعل و انفعالات است.

در همین خصوص نشریه نشنال اینترست نیز با پرداختن به این رویداد نوشت: توافق هسته‌‌‌ای با ایران در سطح ظاهری، متوقف شده است. اما دولت بایدن همچنان گزینه‌‌‌هایش را باز گذاشته است و یک شبکه سیاسی قدرتمند که تامین مالی خوبی هم دارد وزنه خود را در پشت این تلاش قرار داده است تا آمریکا را به توافق بازگرداند.

اهمیت لابی‌گری

از زاویه این تحرکات است که بار دیگر اهمیت و جایگاه لابی و لابی‌گری در فضای سیاسی ایالات متحده برجسته می‌شود. ساختاری که ظرفیت تاثیرگذاری بر تصمیمات را برای بازیگران و دولت‌ها فراهم آورده و بسیاری از کشورها از قبل آن به تامین منافع خود اقدام کرده‌اند. از همین مسیر بود که اسرائیل و عربستان به عنوان اصلی‌ترین مخالفان برجام لابی‌های گسترده‌ای در ایالات‌متحده انجام دادند و سرانجام رئیس‌جمهور ایالات متحده را قانع به خروج یک‌طرفه از برجام، اعمال مجدد تحریم و نقض این معاهده کردند.

از زاویه اهمیت این فرآیند است که دو نویسنده بزرگ روابط بین‌الملل یعنی استفان والت و جان مرشایمر در کتاب خود با عنوان لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا به نقش آن در شکل‌دهی و جهت‌گیری استراتژی خاورمیانه‌ای آمریکا اشاره کرده‌اند. در واقع اگر کسی می‌‌‌خواهد رفتار آمریکا در خاورمیانه را درک کند، باید کتاب لابی اسرائیل را مطالعه کند تا با مفهوم و کارکردهای لابی و لابی‌گری آشناشود  و در عین حال اهمیت آن را در جهان پیچیده مبتنی بر منطق سرمایه درک کند.

در واقع آنچه در آمریکا تحت عنوان دموکراسی خوانده می‌شود، بازی قدرت و پول است. انتخابات در آمریکا به تجارت قدرت و پول و پروسه رای‌گیری در این کشور به پوششی برای توانمندسازی سرمایه‌داران تبدیل شده و شعار معروف «هر فرد، یک رای»، در حقیقت «هر یک دلار، یک رای» است. از این زاویه است که نویسندگانی چون یاشا مونک در کتاب مردم علیه دموکراسی توضیح می‌دهد که این روند اعتماد به سیاست‌‌‌ها را کاهش داده و دموکراسی را در معرض خطر نابودی قرار داده است. همان‌طور که فیلسوف سیاسی مشهور فرانسیس فوکویاما در کتاب لیبرالیسم و نارضایتی‌‌‌های آن نیز نشان می‌دهد که در دهه‌‌‌های اخیر اصول لیبرالیسم از سوی راست و چپ به افراط‌‌‌های جدید کشیده شده است.

به رغم این انتقادات، واقعیت اما چیز دیگری است و آن تامین منافع در یک نظام سیاسی پیچیده است. برای لابی‌گران نیز انگیزه‌های متفاوتی مطرح است؛ از منافع فردی و گروهی و حزبی تا تحقق منافع ملی. در واقع ارزیابی گروه سوروس برای لابی‌گری بر سر برجام نشان‌دهنده فهم آنها از ابهامات بر سر توافق برجام و خطرات آن در صورت عدم ‌احیاست. یک انگیزه ورود دوباره منطقه به شرایط بحران است که مستقیما بر منافع و سرمایه‌های آنها به‌خصوص در کشورهای عرب خلیج فارس تاثیر مستقیم می‌گذارد. انگیزه دوم که در سطح ملی قابل اشاره است، نگرانی‌های آنها از ورود دوباره ایالات متحده به بحران‌های خاورمیانه است که این مساله می‌تواند واشنگتن را از پرداختن به اولویت‌هایی چون چین و روسیه باز دارد. از زاویه پیچیدگی و اهمیت چنین پروسه‌ای است که لابی‌ها ماهیت خود را بروز می‌دهند و موفقیت در چنین ساختاری نیازمند شناخت بسترها و سازوکارهای تحقق چنین فرآیندی است.

در واقع امکانی که ساختار سیاسی آمریکا دارد که موجبات قابلیت تاثیرگذاری بر سیاست خارجی این کشور را فراهم می‌کند، زمینه‌ای است که باید مورد نظر قرار گیرد و ایران نباید این فرصت را از دست دهد. تجربه محدود برخی گروه‌ها، محافل فکری و چهره‌های دانشگاهی نزدیک به برخی دولت‌های تصمیم‌گیر در ایران برای تاثیرگذاری بر سیاست خارجی آمریکا، مفید بودن این سیاست برای تامین منافع و کم کردن هزینه‌ها را نشان داده و می‌تواند در پیشبرد سیاست خارجی آمریکا علیه ایران موانعی ایجاد کند. اظهارات اخیر محمد رضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد تاثیرات مثبت لابی‌گری در سیاست خارجی آمریکا در همین راستا قابل معناست. باهنر در این راستا گفته است: مساله ایران‌هراسی را خیلی مهم می‌‌‌دانم. ما همیشه می‌‌‌گوییم لابی صهیونیست‌‌‌‌‌‌ها و این حرف‌‌‌ها، همین الان روسیه هم در کنگره آمریکا لابی دارد. خوب اگر ما در آمریکا ۱۰ نفر داشته باشیم که دیپلماسی عمومی ایران را به وجود بیاورند، بسیار تاثیر‌گذار خواهد بود.