تاریخ انتشار : جمعه 12 شهریور 1400 - 12:44
کد خبر : 59416

تورم و اثر آن بر برخی متغیرهای اقتصادی به زبان ساده

تورم و اثر آن بر برخی متغیرهای اقتصادی به زبان ساده

تورم قیمتی، یک مشکل کلان اقتصادی است و می تواند بر اقتصاد واقعی تأثیر منفی بگذارد. تورم و افزایش عمومی سطح متوسط ​​قیمتها و کاهش قدرت خرید پول تعریف می شود . این بدان معنا نیست که همه قیمت ها در حال افزایش هستند – فقط سطح متوسط ​​در حال افزایش است. تورم می تواند طیف وسیعی از مشکلات اقتصادی را

تورم قیمتی، یک مشکل کلان اقتصادی است و می تواند بر اقتصاد واقعی تأثیر منفی بگذارد.
تورم و افزایش عمومی سطح متوسط ​​قیمتها و کاهش قدرت خرید پول تعریف می شود . این بدان معنا نیست که همه قیمت ها در حال افزایش هستند – فقط سطح متوسط ​​در حال افزایش است.
تورم می تواند طیف وسیعی از مشکلات اقتصادی را ایجاد کند – با این حال ، میزان مشکل بستگی به پیش بینی یا عدم پیش بینی تورم ، شدت آن و میزان گسترش آن در یک دوره زمانی دارد.

اگر تورم پیش بینی شود ، افراد ، خانوارها و بنگاه ها می توانند انتظار تورم را در رفتار خود ایجاد کنند و تا حدودی هرگونه تأثیر بر منابع مالی و دارایی های خود را جبران کنند. به عنوان مثال ، اگر تورم سالانه به طور معمول در حدود ۲ درصد باشد ، مذاکرات دستمزد می تواند به منظور حفظ همان دستمزد واقعی افزایش ۲ درصدی دستمزد ایجاد کند. تعیین قیمت توسط شرکت ها و نرخ مالیات و تخفیف مالیاتی توسط دولت ها نیز می تواند تورم مورد انتظار را شامل شود. با این حال ، اگر سطح قیمت ها به طور نامنظم رفتار کند ، پیش بینی آن آسان نخواهد بود و ایجاد اقدامات و رفتارهایی که تورم را جبران می کند ، دشوارتر خواهد بود.

تورم ارزش پول را از بین می برد

افزایش سطح متوسط ​​قیمتها منجر به کاهش قدرت خرید مقدار مشخصی “اسمی” پول می شود. مگر اینکه خانوارها بتوانند دارایی اسمی خود را افزایش دهند ، با کاهش ارزش واقعی پول (قدرت خرید) روبرو خواهند شد.
به عنوان مثال ، فردی که ۱۰۰ واحد کالا را با واحد پولی خاص خریداری می کند – مثلاً ۱ دلار (یا معادل آن) آنها درآمد اسمی فعلی ۱۰۰دلار (یا معادل آن) دارند. درآمد واقعی و درآمد اسمی آنها یکسان [۱۰۰دلار] است. در حال حاضر ، اگر بیش از یک سال ، قیمت ها ۵ درصد افزایش یابد و قیمت کالا را به ۱.۰۵ دلار در هر واحد برساند ، همان درآمد اسمی ثابت ۱۰۰ دلاری فقط می تواند ۹۵.۲۴ واحد (که آن را ۹۵ فرض می کنیم) خریداری کند. این ممکن است عدد قابل توجهی به نظر نرسد ، اما با نرخ تورم ۵ درصد ، زمان زیادی طول نمی کشد تا ارزش پول به میزان قابل توجهی از بین برود (در واقع ، با کاهش مداوم ۵ درصدی ترکیب ، تا سال دهم ارزش واقعی پول تقریباً ۳۹ تا ۴۰ درصد کاهش می یابد).
بنابراین ، واضح است که تورم تنها در صورت رعایت معیارهای خاص ، استانداردهای زندگی را کاهش می دهد – یعنی اینکه درآمد اسمی با نرخ تورم افزایش نمی یابد. اگر قیمت ها و درآمد به همان میزان افزایش یابد ، به طور متوسط ​​، مردم وضعیت بدتری ندارند!

تورم ارزش پس انداز و سرمایه گذاری را از بین می برد

دقیقاً به همان شیوه ، ارزش هرگونه پس انداز کاهش می یابد و بر کسانی که در زندگی بعدی به پس انداز متکی هستند و یا از پس اندازها برای خرید در آینده استفاده می کنند ، فشار می آورد. ارزش سرمایه گذاری در اوراق بهادار مانند سهام و اوراق قرضه نیز به عنوان یک نتیجه از تورم فرسوده شود. ارزش بازده های آتی با کاهش تورم ارزش این بازده ها کاهش می یابد. سرمایه گذاری در سهام و املاک به احتمال زیاد در زمان تورم جذاب تر از سرمایه گذاری در اوراق بهادار نقدی یا بدهی (اوراق بهادار و اوراق بهادار) است زیرا احتمال دارد “تحت حمایت تورم” قرار گیرند.

توزیع مجدد درآمد واقعی

افراد و شرکتهایی که می توانند خود را در برابر اثرات تورم محافظت کنند ممکن است بهتر از آنهایی باشند که نمی توانند ، در نتیجه درآمد واقعی از “بخش محافظت نشده” به بخش “محافظت شده” منتقل می شود. به عنوان مثال ، افرادی که دارایی های املاک دارند از تورم محافظت می شوند زیرا قیمت این دارایی ها حداقل با نرخ تورم افزایش می یابد. در مقابل ، افرادی که دارای درآمد ثابت هستند یا دارایی ندارند “بار تورمی” قابل ملاحظه ای را متحمل می شوند. همچنین وام گیرندگان نسبت به وام دهندگان تمایل دارند که ارزش واقعی بازپرداخت ها را در طول زمان کاهش دهند. این یکی از دلایلی است که وام دهندگان برای جبران تأثیر تورمی بر ارزش بازپرداخت ، نرخ بهره را به سمت بالا تنظیم می کنند.

تورم، نرخ بهره را افزایش می یابد

افزایش سطح قیمت به احتمال زیاد منجر به افزایش نرخ بهره می شود. اولاً ، وام دهندگان باید نرخها را افزایش دهند تا ارزش بازپرداختها در آینده منعکس شود ، ثانیاً  بانکهای مرکزی ممکن است نرخهای پایه خود را به عنوان روشی برای مقابله با فشار تورمی به ویژه از طرف تقاضای اقتصاد ، افزایش دهند. با این حال ممکن است چنین سیاست پولی پیامدهای ناخواسته شدیدتری داشته باشد . در حالی که افزایش نرخ بهره ممکن است تقاضای خانوارها را کاهش داده و فشار تورمی را کاهش دهد ، افزایش نرخ بهره یکسان بر سرمایه گذاری شرکت ها تأثیر می گذارد . کاهش سرمایه گذاری ممکن است خود منجر به چندین پیامد منفی دیگر از جمله از دست دادن شغل و کاهش بهره وری نیروی کار شود.

تورم می تواند باعث از دست دادن شغل شود

به طور کلی ، در دوره های تورم ناشی از تقاضا ، بیکاری پایین و اشتغال زیاد است. با این حال ، وقتی تورم از طرف عرضه ایجاد می شود (تورم ناشی از هزینه)، شرکت ها ممکن است به دنبال کاهش هزینه ها برای باقی ماندن در رقابت و جایگزینی نیروی کار با سرمایه باشند . میزان از دست دادن شغل بستگی به سطح رقابت در بازار محصول و بازار کار دارد. به عنوان مثال ، در بازارهای کار ناقص با اتحادیه های قدرتمند ، ممکن است دستمزد از طریق چانه زنی دسته جمعی افزایش یابد و مشاغل ممکن است با تهدید فعالیت صنعتی محافظت شوند. بنابراین ، تورم بیشتر منجر به از دست دادن مشاغل زمانی می شود که هر دو بازار محصول و کار رقابتی باشند.

تحریف مکانیسم قیمت

مکانیسم قیمت در عملکرد کارآمد بازارها در اقتصاد بازار آزاد اثرگذار است. برای این که مکانیسم قیمت در تخصیص منابع قیمت ها رو به کاهش است. تغییرات در قیمت های نسبی هم به مصرف کنندگان و هم به تولیدکنندگان سیگنال می دهد و آنها رفتار خود را بر اساس آن تنظیم می کنند و بازار با قیمت بالاتر یا پایین تر روشن می شود. اما تورم عمومی به این معنی است که به طور متوسط ​​قیمت ها در حال افزایش است و این باعث ایجاد نوعی سر و صدا در زمینه می شود و مانع از سازگاری کامل بازارها با تغییرات نسبی قیمت می شود.
به طور مشابه ، پدیده ” توهم پولی ” نیز می تواند تصمیم گیری را مخدوش کند. توهم پول زمانی ایجاد می شود که افزایش ارزشهای پولی (مثلاً از تورم) با افزایش ارزشهای واقعی اشتباه گرفته شود و افراد و شرکتها رفتار خود را تغییر دهند ، بنابر این ممکن است وضعیت خود را بدتر کنند.

تحریف سیستم مالیاتی

 با فرض اینکه تورم قیمت با تورم دستمزد مطابقت داشته باشد ، هرگونه تورمی افراد را به گروه های مالیاتی بالاتری سوق می دهد. این بدان معناست که تا زمانی که نوارهای مالیاتی تعدیل نشوند ، افراد در نتیجه درآمد “متورم” وضعیت بدتری خواهند داشت.

تراز پرداخت ها

تورم داخلی نسبت به تورم خارج از کشور قیمت صادرات را نسبت به واردات افزایش می دهد. همانطور که در مورد فرسایش ارزش پول ، حتی نرخ تورم نسبی کوچک نیز در طول زمان به تفاوت قیمت قابل توجهی می رسد. البته کاهش ارزش خارجی یک ارز (کاهش نرخ ارز) باعث کاهش قیمت صادرات به سمت پایین می شود و اثرات تورم داخلی بر تراز پرداخت ها را حذف یا کاهش می دهد.

م.حاجی زاده

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....