تحلیل توصیفی نقش نظریه مزیت نسبی در رشد و توسعه اقتصادی
احسان باقریان قناد کارشناس ارشد علوم اقتصادی اختصاصی اقتصاددان : از قرن هجدهم و با رشد سریع صنایع در اروپا , اولین اندیشههای اقتصادی ظهور کرد. این اندیشهها, در پی تئوریزهکردن رشد کشورهای درحالظهور, علل و عوامل, راهکارهای هدایت و راهبری و بررسی پیامدهای ممکن بود. از جمله مکاتب پایه در توسعه اقتصادی، نظریه مزیت
احسان باقریان قناد کارشناس ارشد علوم اقتصادی
اختصاصی اقتصاددان : از قرن هجدهم و با رشد سریع صنایع در اروپا , اولین اندیشههای اقتصادی ظهور کرد. این اندیشهها, در پی تئوریزهکردن رشد کشورهای درحالظهور, علل و عوامل, راهکارهای هدایت و راهبری و بررسی پیامدهای ممکن بود.
از جمله مکاتب پایه در توسعه اقتصادی، نظریه مزیت نسبی دیوید ریکاردو، اقتصاددان برجسته اقتصاد کلاسیک است. براساس این نظریه, مبادله آزاد مابین کشورها, باعث افزایش مقدار تولیدات (محصول) جهانی میشود. اگر هر کشوری به تولید کالاهایی روی آورد که توانایی تولید آنها را با هزینه نسبی کمتری (در مقایسه با دیگر شرکا و رقبای تجاری خود) دارد، در این صورت کشور مفروض قادر خواهد بود, مقداری از کالاهایی را که با هزینه کمتری تولید میکند با کالاهای دیگری که کشورهای های دیگر قادر به تولید ارزانتر آنها هستند, مبادله کند.
مزیت نسبی عبارت است از توانایی یک کشور در تولید و صدور کالایی با هزینه نسبی کمتر و قیمت ارزانتر. به این مفهوم که هر کشوری که در کالای خاصی مزیت نسبی دارد، در تولید و صادرات آن کالا تخصص پیدا خواهد کرد و در مقابل، کالاهایی را که در آنها مزیت نسبی ندارد را از سایر کشورها وارد خواهد کرد تا نیاز تقاضا کنندگان را پاسخگو باشد.
جنبههای کاربردی مزیت نسبی
الف) در زمینه تولید :
نظریههای سنتی تجارت بینالملل اصولاً مزیت نسبی را در زمینه تولید مورد بحث قرار داده اند. برای نمونه نظریه بهرهمندی از عوامل تولید، مزیتهای نسبی هر کشور را در تولید و صدور کالا یا کالاهایی تبیین میکند که آن کشور برای تولید آن کالا یا کالاها از عوامل تولید فراوان و ارزان بیشتر استفاده میکند. بنابراین عوامل تولید و کم و کیف آن را بایستی شناسایی کرد. چنانچه کشوری دارای نیروی کار فراوان باشد،انتظار میرود از نیروی کار ارزان برخوردار باشد. در این شرایط اگر کشور موردنظر کالایی که تولید آن نیروی کار نسبتاً بیشتری را لازم داشته باشد تولید کند، در این زمینه مزیت و برتری خواهد داشت و در صورت صادرات این کالاها، میتواند از منافع تجارت خارجی منتفع شود.
ب)درزمینه تقاضا:
از نقطه نظر تقاضا ، عوامل مختلفی مطرح است که بایستی مورد توجه قرار گیرد. از جمله کششپذیری و تغییر تقاضای کالاهای صادراتی و محدودیتها و موانع ایجاد شده برای ورود به بازارهای صادراتی.
بنابراین باید شاخصهایی را در نظر گرفت که به کمک آن بتوان آینده تقاضای کالاهای صادراتی را مشخص نمود. معمولترین این شاخصها کشش تقاضا میباشد. در واقع با استفاده از کشش تقاضا میتوان تعیین نمود که چه نوع کالاهایی دارای چشمانداز بهتری خواهند بود و سپس براساس آن به سراغ تعیین مزیتهای نسبی کشور (به ویژه ایجاد مزیت نسبی) رفت. لازم به ذکر است که تقاضای مورد بحث در اینجا تقاضای خارجی است. گرچه تقاضای داخلی نیز اثرات مشابهی از این لحاظ دارد. مهمتر آنکه از تقاضای داخلی میتوان بعنوان یک امکان برای رقابتی کردن تولیدات قابل صدور استفاده کرد. در این راستا بایستی تقاضای داخلی را به سوی کالاهای جانشین سوق داد تا به اندازه کافی کالا جهت عرضه ایجاد شود.
ج) در زمینه صدور و عرضه به بازارهای جهانی:
برای استفاده از مزیتهای نسبی بایستی بتوان کالاهای تولید شده را به بازارهای مصرف جهانی عرضه کرد. بعد از آنکه کالا تولید و آماده انتقال به بازارهای مصرف خارجی شد. بین مرحله تولید و بازارهای مصرف خارجی مجموعه عواملی وجود دارد که استفاده از مزیت نسبی را شدیداً متاثر میسازند. حمل و نقل، انبارداری، بستهبندی، بیمه، بازاریابی و تبلیغات از عوامل عمده تاثیر گذار بر صادرات به بازارهای مصرف جهانی هستند.
نتیجه گیری:
۱-کشورهایی که توسعه اقتصادی خود را در توسعه صادرات میدیدند، راهبرد توسعه صادرات خود را در چه در زمینه کالاهای صنعتی ، چه در زمینه صدور مواد اولیه ،چه کالاهای واسطه ای و کالاهای سرمایه ای ، بر مبنای مزیت نسبی قرار دادند.
۲-مزیت نسبی یکی از مباحث اصلی نظریههای تجارت بینالملل و به تبع آن توسعه صادرات است. از این لحاظ عواملی مانند سیاستهای تجاری کشورهای وارد کننده، کشش تقاضا و عرضه ، تسهیل مراحل و فرآیند های گمرکی و ترانزیت کالا در کشورهای صادرکننده ، صادرات هر کشور را متاثر میسازد.
۳- کشورهای توسعهیافته بهدلیل حفظ منابع اقتصادی خود ضمن بهره گیری از نظریه مزیت نسبی با وضع تعرفههای گمرکی متناسب با قواعد سازمان تجارت جهانی، از منابع خود حمایت می کنند.
۴- تامین نیازهای ارزی، بهره برداری مطلوبتر از امکانات داخلی، صدور مازاد تولید داخلی و نهایتاً استفاده از بازارهای جهانی از راهبردهای اصلی توسعه کشورهای در حال توسعه و دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی است .
برچسب ها :احسان باقریان قناد ، رشد و توسعه اقتصادی ، مزیت نسبی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰