بفرمایید نیمرو!!
گفت: یکی از عزیزان طرح جالبی داده بود. ایشان می گفت «اگر آمریکاییها بخواهند به ایران چشم بد داشته باشند و به فکر حمله نظامی باشند مطمئن باشند ما در هفته اول حداقل ۱۰۰۰ آمریکایی را اسیر میگیریم و آن موقع برای آزاد کردن هر یک از آنها باید چند میلیارد دلار بدهند. آن
گفت: یکی از عزیزان طرح جالبی داده بود. ایشان می گفت «اگر آمریکاییها بخواهند به ایران چشم بد داشته باشند و به فکر حمله نظامی باشند مطمئن باشند ما در هفته اول حداقل ۱۰۰۰ آمریکایی را اسیر میگیریم و آن موقع برای آزاد کردن هر یک از آنها باید چند میلیارد دلار بدهند. آن موقع مشکل اقتصادی ما نیز ممکن است حل شود!»
گفتم: برای حلّ مشکل اقتصادی ما هم طرح جالبی است.
گفت: بله !شخصی دامن پیراهنش را در دست گرفته و در بیابان به این طرف و آن طرف می رفت و شخص دیگری هم یک تکه نان برداشته و دنبال او می دوید.
از اولی پرسیدند، این چه کاری است که تو می کنی؟
گفت: می خواهم که اگر یکی از مرغان هوا تخمی انداخت، در دامن من بیفتد و با آن نیمرو درست کنم!
به دومی گفتند؛ تو برای چه دنبال او راه افتاده ای؟
جواب داد؛ خب! اگر تخم مرغی به دست او افتاد و نیمرو درست کرد، من هم یک لقمه از آن نیمرو بخورم!
گفتم: باز هم سیاهنمایی کردی؟!
خواننده معزز سلام ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر بالا در پایین صفحه ( ثبت دیدگاه) موجب امتنان است .
ع
برچسب ها :شفیعی مطهر ، طنز سیاهنمایی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰