تاریخ انتشار : سه شنبه 11 آبان 1400 - 21:54
کد خبر : 65591

برای بهبود امور باید مدیران تصادفی حذف شوند

برای بهبود امور باید مدیران تصادفی حذف شوند

اگر خودروهایی مانند تویوتا، بنز، بی ام و، همچنان جزو بهترین برندهای دنیا هستند و موقع رانندگی با آنها احساس امنیت و راحتی میکنی، تعجب نکن. اگر لوازم خانگی خارجی‌ات ۲۰ سال است همچنان برایت کار میکند، تعجب نکن. اگر میبینی در دادگاه‌های کشورهای غربی، قو پر نمیزند، متعجب نباش. اقتصاددان: اگر یک جوان غربی

اگر خودروهایی مانند تویوتا، بنز، بی ام و، همچنان جزو بهترین برندهای دنیا هستند و موقع رانندگی با آنها احساس امنیت و راحتی میکنی، تعجب نکن.
اگر لوازم خانگی خارجی‌ات ۲۰ سال است همچنان برایت کار میکند، تعجب نکن.
اگر میبینی در دادگاه‌های کشورهای غربی، قو پر نمیزند، متعجب نباش.

اقتصاددان: اگر یک جوان غربی بعد از فارغ‌التحصیل شدن از مدرسه به سه زبان زنده دنیا مسلط است در جوامع خودشان یک امر عادیست.
اگر می‌بینی اقتصاد بسیاری از کشورهای توسعه یافته روی اصول درستی پایه‌گذاری شده و هیچ تولید کننده‌ای احساس خطر نمیکند، مورد تعجب انگیزی نیست.
اگر می‌بینی سرانه مطالعه کشور ما در مقابل دیگر کشورهای دنیا هیچ است، نباید تعجب کرد.

اگر سفری به اروپا داشتی و دیدی کسی برای هر چیز کوچکی از دروغ و قسم دروغ استفاده نمیکند، مسئله پیچیده‌ای نیست.

اگر برایت تعجب انگیز است که می‌بینی سیاستمداران دنیا بر این باورند که قرار است چندصباحی بر مسند قدرت بنشینند، کاری برای کشور و مردمشان انجام دهند و بروند و هیچگاه هم قرار نیست مادام‌العمر بمانند و حکومت کنند، بدان که در آن جوامع یک رفتار عادیست.
اگر با تعجب دیدی جایگاه معلم و سیستم آموزش و پرورش در جوامع پیشرفته بر یک اصول و مبنای درستی واقع شده ذهنت به هم نریزه و دلت نگیره.

غرض از ذکر نکات بالا که قطعا هزاران مورد دیگر هم وجود دارد این بود که بگویم نه خدای آنها با ما فرق دارد و نه خدایمان آنها را بیشتر دوست دارد.

تنها علت پیشرفت آنها که آنقدر برای ما تعجب انگیز شده این است که افرادی که بر مسند امورشان نشسته‌اند بر مبنای تخصص‌شان انتخاب شده‌اند.

علت بدبختی و عقب افتادگی جوامع توسعه نیافته، انتخاب و نشاندن “مدیران تصادفی” بر مسند امورات است.

کسانی‌که می‌توانند در عرض چند سال کشوری چون سوئیس را تبدیل به اتیوپی کنند.
جایی می‌خواندم که مدیران تصادفی کسانی هستند که با یک تصادف و به صورت اتفاقی، به یک پست مدیریت رسیده‌اند‎.

مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را «تهدید» می‌دانند و همواره احساس می‌کنند همه درصدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند‎.

مدیران تصادفی، تصمیم‌های پراکنده‌ می‌گیرند و روند یکسانی در تصمیم‌های آنها مشاهده نمی‌شود. گاه برای یک بخش به طرز گسترده‌ای هزینه ‏می‌کنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایه‌گذاری برای یک واحد را فراموش می‌کنند‎.

مدیران تصادفی، بسیار دهن‌بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزه‌ مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان ‏خارج شده است‎.

مدیران تصادفی به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف می‌کنند. آنها استراتژی بلندمدت ‏ندارند و تصمیم‌های آنها غیرقابل پیش‌بینی است‎.

مدیران تصادفی، به نظام جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها ترجیح می‌دهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا ‏کنند و حتی حاضرند سازمان را چاق‌تر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد‎.

مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را «وفاداری» می‌دانند و نه «تخصص»، «کارآمدی» و «اثربخشی». چرا که وجود نیروی متخصص، حضور آنها را زیر سوال می‌برد؛ اما ‏وجود افراد وفادار، متملق و بی‌تخصص، می‌تواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد‎.

مدیران تصادفی، تشنه‌ عنوان، مدرک، تقدیرنامه و … هستند و هزینه‌های جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت می‌کنند‎.

مدیران تصادفی، سازمان را محل تفریح می‌دانند و نه محل کسب‌وکار. به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان می‌بینی که هرگز نمی‌توانی ‏توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی‎.

مدیران تصادفی از کارکنان رده پایین‌تر فاصله گرفته و خود را ایزوله می‌کنند. چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغه‌ها و … ندارند و ‏عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.‏

مدیران تصادفی از جلسات متعدد استقبال می‌کنند. در جلسه‌های میان کارکنان، می‌توانند لغت‌های جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی ‏را در حافظه‌ خود،‌ برای استفاده‌های آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند‎.

مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، «می‌بینند». گاه کارمندی ماه‌ها در محل کار دیده نمی‌شود. برای یک جلسه یا ‏یک پروژه صدا زده می‌شود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده می‌شود‎.‎

برای بهبود جامعه باید مدیران تصادفی حذف شوند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....