بازگشت اقتصاد ایران به عصر علاالدین؟
دولت گاز و برق صنایع مختلف را قطع کرده است. به دنبال قطعی برق و گاز صنایع مختلف علاوه بر ضربه به تولید ملی، درآمد ارزی کشور دچار مشکل میشود و همچنین آسیبهای تورمی این کاهش تولید در نهایت به کل جامعه تحمیل میشود. دقیقا مشخص نیست دلیل این قطعی گاز چیست چونکه در سایر
دولت گاز و برق صنایع مختلف را قطع کرده است. به دنبال قطعی برق و گاز صنایع مختلف علاوه بر ضربه به تولید ملی، درآمد ارزی کشور دچار مشکل میشود و همچنین آسیبهای تورمی این کاهش تولید در نهایت به کل جامعه تحمیل میشود. دقیقا مشخص نیست دلیل این قطعی گاز چیست چونکه در سایر کشورها که خود واردکننده انرژی هستند و مانند ایران ذخایر سنگین گاز ندارند کمتر خبر از قطعی گاز صنایع به گوش میرسد. با رویه افزایش مصرف خانگی گاز طبیعی بهتدریج به سمتی پیش خواهیم رفت که احتمالا دیگر نیروگاهها هم گازی برای تولید برق نخواهند داشت. به این ترتیب به سمت توقف تولید، تورمهای سنگین و در نهایت هم چراغهای نفتی علاءالدین در وسط خانه پیش میرویم.
در این میان باید از قانونگذاران در مجلس و مجریان قانون در دولت پرسید علت قطعی گاز صنایع چیست؟ احتمالا پاسخ این است که به دلیل نیاز بخش خانگی به گاز مجبور به قطعی گاز صنایع شدهایم. بر اساس آمار رسمی خود شرکت ملی گاز میزان مصرف خانگی به حدود ۷۰۰ میلیون مترمکعب در روز رسیده است. اگر همین رویه صعودی ادامه پیدا کند احتمالا ایرانیها باید چند صباحی دیگر صرفا با چراغ گازی (علاالدینی که گاز میسوزاند) در خانه بدون برق نشسته چون احتمالا به دنبال ادامه افزایش مصرف گاز خانگی دیگر گازی در اختیار نیروگاهها هم برای تولید برق قرار نمیگیرد.
به گزارش اقتصاددان به نقل از بورسان، وضعیتی به حدی ناکارآمد است که ممکن است تیم دولت بگوید از فرآوردههای نفتی مانند گازوییل و نفت کوره برای شارژ به نیروگاهها استفاده میکنیم تا به این ترتیب علاوه بر اینکه خانهها با مصرف بیش از اندازه گاز گرم بماند در عین حال برق نیز برای روشن کردن خانهها وجود داشته باشد. اینکه این سیاستها چه آسیبی به کل اقتصاد ایران وارد میکند انگار مهم نیست و تنها همین چند ماه آینده مهم است و خبری از نگاه بلندمدت در سیاستگذاری نیست. دولتیها شرایط بحرانی کنونی را متوجه نمیشوند و حالا هم متوجه نیستند که چه ریسک بزرگی کل اقتصاد ایران را تهدید میکند. مشخصا به سمتی میرویم که در چند ماه از سال برق و گاز برای تولید وجود نخواهد داشت اگر شانس بیاوریم که قحطی گاز و برق در کل سال نباشد.
با سوزاندن نفت کوره و گازوییل پرگوگرد نیز بر شدت آلودگی هوا میافزاییم. در نتیجه گرچه تولید نمیکنیم ولی خانهای گرم همراه با تورمی بالا و هوایی آلوده و شاید برق برای روشنایی داشته باشیم. اگر دولت نمیتواند سیاست اصلاح قیمت انرژی را اجرایی کند مشکل از جامعه نیست و مشکل از دولت است که نمیتواند اعتماد مردم را جذب کند.
همه گاز را در خانهها بسوزانیم
کل تولید گاز کشور حدود ۹۰۰ میلیون مترمکعب است و شاید این موضوع از نگاه بسیار طنز و شوخی باشد اما مصرف خانگی ما حالا به ۷۰۰ میلیون مترمکعب در روز رسیده است و در چند سال آینده سناریو « علاالدین» برای اقتصاد ایران است. به خاطر داشته باشید که دولت برای قطعی برق تابستان نیز صنایع بزرگ را مجبور به احداث نیروگاههای گازی کرده است و این مشکل تنها برای زمستان نیست و در گرمای تابستان نیز بالاخره دولت باید به جامعه رشوه انرژی ارزان را بدهد. اما چرا یک سیاستگذار باید چنین رشوههای سنگینی را از جیب همه مردم به خودشان بدهد و چرا تقریبا مانند همه نقاط جهان نمیتواند مسیر درست یعنی اصلاح قیمت انرژی را در پیش بگیرد.
ممکن است گفته شود حتی با اصلاح قیمت انرژی نیز بنا نیست از میزان مصرف گاز کاسته شود. این گزاره دقیقا از زبان کسی خارج میشود که یا آشنایی با مکانیزم اقتصاد ندارد یا اینکه خود دولتیها این را مطرح میکنند که توان اصلاح ساختار را ندارند. همچنان سوال اصلی این است که چرا دولت اعتبار کافی را برای اصلاح ساختار معیوب فعلی در حوزههای مختلف را ندارد؟
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :اقتصاد ایران ، قطعی برق ، گاز ، گاز طبیعی ، یارانه انرژی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰