آیا ریزش بورس دستوری است؟
افت ۵ درصدی شاخص بورس در ۷ روز معاملاتی شاخص کل بورس تهران امروز را در مسیر صعودی آغاز کرد اما در ادامه با فشار فروش بار دیگر در مسیر نزولی قرار گرفت. در هفت روز معاملاتی اخیر این نماگر افت نزدیک به ۵ درصدی را تجربه کرده است. افت متوالی سهام در ماههای اخیر
افت ۵ درصدی شاخص بورس در ۷ روز معاملاتی
شاخص کل بورس تهران امروز را در مسیر صعودی آغاز کرد اما در ادامه با فشار فروش بار دیگر در مسیر نزولی قرار گرفت. در هفت روز معاملاتی اخیر این نماگر افت نزدیک به ۵ درصدی را تجربه کرده است. افت متوالی سهام در ماههای اخیر این سوال را در ذهن فعالان بورس پررنگ ساخته که آیا واقعا ریزش بورس دستوری است؟ از طرفی نمیتوان این شائبه را به صورت کامل رد کرد. توهم دولت در کنترل بازارها خود در شکلگیری چنین ذهنیتی موثر بوده است.
احتمال دستوری بودن ریزش بورس را از چندین جنبه میتوان بررسی کرد. ابتدا باید بررسی شود که این شائبه از کجا شکل گرفته است. در مرحله بعد باید پاسخ داد که چقدر شائبه ریزش دستوری بورس حقیقت دارد؟
دخالت دولت و بیاعتمادی عمومی
شاید در یک سال گذشته شائبه دستوری بودن نوسان شاخص کل بورس تهران بیش از همیشه تقویت شده است. تشویق دولت به خرید سهام و گرانفروشی سهام تحت اختیار به عموم مردم و در ادامه دخالتهای بیجا در نقش حامی سهام این تفکر را در اقتصاد کشور تقویت کرد که رشد و افت بازار سهام در دستان دولت بوده و دستوری است. در این میان برخی از رسانهها نیز نقش مهمی، هم در افزایش دخالت دولت در بازار سهام و هم در شکلگیری چنین تفکری میان عموم مردم داشتند. البته این موضوع مختص به یک سال اخیر نیست و وقتی به روسای سازمان بورس نگاه میکنیم همگی به نوعی بازدهی شاخص بورس در دوران ریاست خود را به عنوان کارنامه شخصی مطرح میکنند و وقتی ریاست سازمان که خود شخصی دولتی است چنین ذهنیتی را ایجاد میکند باید چیزی وجود داشته باشد.
«کار خودشونه»
به گزارش اقتصاددان به نقل از بورسان ، احتمالا همه این جمله را بارها شنیدهایم که «کار خودشونه». این جمله نشان میدهد همیشه این حس میان عموم مردم وجود داشته که هر رخداد منفی نتیجه توطئه دستهای پشتپرده بوده است. این موضوع مختص به اقتصاد نیست، اما در اقتصاد نمود بیشتری پیدا کرده است. حتی بعضا شنیده میشود که اگر دلار گران میشود کار خودشان است، در حالیکه دقیقا دولتمردان همیشه به دنبال این بودهاند که دلار را سرکوب کنند. اینکه ریشه اجتماعی این موضوع در چیست احتمالا نیازمند بررسیهای تاریخی و اجتماعی است اما به صورت کلی باید به اثر دخالت حداکثری دولت و نقش قیممآبانهای که در اقتصاد و سایر حوزهها داشته است در شکلگیری چنین ذهنیتی وزن زیادی داد.
در کنار موارد بالا این موضوع نیز مطرح میشود که به دلیل رخدادهای سال گذشته و این تصور که بورس عامل تورم بوده است (به دلیل هشدار اقتصاددانان) دولت حالا نسبت به روند قیمتی سهام حساس شده است و بر این اساس حالا نیز توان خود را برای سرکوب موجهای صعودی سهام به کار میگیرد. دخالت حداکثری دولت در اقتصاد و نگاه دستوری آن به متغیرهای اقتصادی به حدی قوی است که با وجود منطقی نبودن چنین گزارهای، اما امکان رد چنین شایعهای به صورت کامل نیز وجود ندارد.
دولت همهکاره و هیچکاره
واقعیت امر این است که دولت خود را در اقتصاد ایران همهکاره نشان میدهد و در واقع هیچکاره است. منظور این است که دولت از تمام توان خود برای دخالت در اقتصاد استفاده کرده است و اما دقیقا این عمل هیچ بازدهی جز تخریب اقتصاد و شکلگیری چنین ذهنیتی که دولت بانی و حامی اقتصاد و عموم مردم است، نداشت؛ همین ذهنیت نیز باعث میشود که همه بگویند کار خودشان است.
در همین ده سال گذشته آثار دخالتهای دولتی در اقتصاد را با ۲۵ برابر شدن نرخ دلار و تورم ویرانکننده شاهد بودهایم. موضوع بازار سهام نیز شباهت زیادی به همین دخالتهای بیجای دولت در اقتصاد دارد. همانطور که گفته شد ما نیز نمیتوانیم این ایده که واقعا تفکری در دولت شکل گرفته که سهام را عامل تورم میدانند رد کنیم. شاید مضحک به نظر رسد اما هنوز عدهای در بدنه حاکمیت علت گرانی و تورم را گرانفروشان و تولیدکنندهگان یا تجار میدانند.
اما در نگاه منطقی همانطور که اشاره شد دولت بیش از آنکه توانایی کنترل بازارها را داشته باشد دچار توهم است. دولت اگر میتوانست بازارها را کنترل کند نرخ دلار که ۵ دهه است برای همه نقش حیاتی داشته را کنترل میکرد. دلار از اوایل دهه ۵۰ شمسی تاکنون بیش از ۳ هزار برابر شده است. دولت با این خطا مواجه شده است که میتواند متغیرهای اقتصادی را کنترل کند؛ با همین تفکر هم در اقتصاد دخالت میکند و دقیقا از همین ناحیه نیز بیشترین آسیب را به اعتماد عمومی و اقتصاد وارد کرده است.
دولت در سال گذشته با عرضه نابهجای سهام و تشویق عموم به خرید سهام در بورس دخالت کرد و دقیقا اثر معکوس آن را با بیاعتمادی عمومی به بازار و وضعیت کنونی بازار مشاهده میشود. اما نقش اصلی دخالت دولت در بورس و ریزش سهام بیش از آنکه از نوع دخالت مستقیم یا همان ذهنیت ریزش دستوری بورس باشد با قیمتگذاری در اقتصاد کشور خود را نشان میدهد. اثرات این موضوع به قطعی گاز و برق منجر میشود. همین موضوع با قیمتگذاری دستوری خودرو منجر به زیان سنگین خودروسازان میشود و سایر عواملی از این دست که طبیعتا واکنش منفی سهام را به دنبال خواهد داشت.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :بازار سهام ، حمایت از بورس ، قیمتگذاری دستوری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰