هر پگاه نو با یک نگاه نو #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد ۱۳۳۲) «کارِ گِل» یا «اِنکارِ دِل»؟! من انسان را دیدم «رها از بند زمان» و «جدا از قید مکان». او در «عرصۀ بی کران ازلیّت» و «صحنۀ بی پایانِ ابدیّت»، با «پر و بالِ راز» در «سپهر آمالِ دلنواز» پرواز می کرد. از «خاکسترِ فنا رمیده» و […]

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد ۱۳۳۲)

«کارِ گِل» یا «اِنکارِ دِل»؟!

من انسان را دیدم «رها از بند زمان» و «جدا از قید مکان».

او در «عرصۀ بی کران ازلیّت» و «صحنۀ بی پایانِ ابدیّت»،

با «پر و بالِ راز» در «سپهر آمالِ دلنواز» پرواز می کرد.

از «خاکسترِ فنا رمیده» و در «بسترِ بقا آرمیده» بود.

او از آن هنگام «اسیرِ خاک» شد،که «سیر از افلاک» شد.

چون «به خاک دل بست»،از «رشتۀ افلاک گسست».

دنیای «محدودِ مکان» و «محصور زمان»،

«پر و بالش را بست» و «آمالش را درهم شکست».

آن جا «دِل، فرمان می رانَد» و این جا «گِل، جان می ستانَد».

امروز نیز «راهِ رهایی» و «شاهراهِ شکوفایی»،

این است که نباید «کارِ گِل» به «اِنکارِ دِل» بینجامَد.

آن «داروی خواب» است و این «نوشداروی سهراب»!

خوشا آنان که در مکتب عشق از «درمان»،«در امان»اند!

#شفیعی_مطهر

————————————

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

https://t.me/amotahar

  • نویسنده : شفیعی مطهر