مقاومت دولت در برابر تعطیلی تهران

گفتگو با یک اقتصاد دان در مورد ابعاد اقتصادی بحران کرونا مقاومت دولت در برابر تعطیلی تهران؛ دوراهیِ جان و اقتصاد روزی که فرهاد از جمعه سیاه خواند تصور نمیکرد که چند دهه بعد همه روزهای هفته به پسوند سیاه شناخته میشوند مثل هفتم آبان ۱۳۹۹ که با اعلام آمار فوت ۴۱۵ نفر به سه
روزی که فرهاد از جمعه سیاه خواند تصور نمیکرد که چند دهه بعد همه روزهای هفته به پسوند سیاه شناخته میشوند مثل هفتم آبان ۱۳۹۹ که با اعلام آمار فوت ۴۱۵ نفر به سه شنبه سیاه معروف شد. این در حالی است که روزهای قبلتر هم وضعیت بهتر از سه شنبه سیاه نداشتند، اما سوال این جاست که چرا دولت حتی در مقابل یک تعطیلی کوتاه مدت هم مقاومت میکند؟
به گزارش اقتصاددان به نقل ازدیدار ، روزی که فرهاد از جمعه سیاه خواند تصور نمیکرد که چند دهه بعد همه روزهای هفته به پسوند سیاه شناخته میشوند مثل هفتم آبان ۱۳۹۹ که با اعلام آمار فوت ۴۱۵ نفر به سه شنبه سیاه معروف شد. این در حالی است که روزهای قبلتر هم وضعیت بهتر از سه شنبه سیاه نداشتند، اما آمار این روزها روی عدد ۳۳۵ ثابت مانده بود تا اینکه یکباره این روند اوج گرفت و به ۴۱۵ رسید و شوک بزرگی را به همه وارد کرد و حالا این اوج گیری کمی فروکش کرده و آمار به زیر ۴۰۰ رسیده است.
در این میان پرسشی که انتشار این خبر در اذهان عمومی ایجاد کرده این است که چرا با وجود بالا رفتن آمار ابتلا و مرگ و میر، دولت و در راس آن حسن روحانی حاضر به حتی یک روز تعطیل کردن تهران به عنوان پایتخت مرگ و میر کرونا نیست؟ در حالی که شتاب گرفتن بیش از حد آمار ابتلا اوضاعی بسیار سیاه و بحرانی را در آینده نزدیک تصویر میکند؛ چرا دولت به شدت در مقابل حتی یک وقفه کوتاه مقاومت میکند؟
فوت ۴۱۵ نفر در ۲۴ ساعت یعنی هر سه دقیقه یک خانواده ایرانی عزادار میشود و این موضوع اصلا نباید نادیده گرفته شود نه از سوی مسئولان و نه از سوی مردم؛این ارقام فاجعهبار نشان دهنده فاجعه بزرگی است که نیازمند تدابیر جدی از سوی دولت است؛ دولتی که از یک سو وزیر بهداشت آن گریه میکند و میگوید دیگر کاری از دستش برنمی آید و از سوی دیگر رییس جمهورش میگوید دو دست دارد و با یک دست در حال مبارزه با کرونا است و با دست دیگر مشغول مبارزه با تحریم و این کنایهای از وضعیت دشواری که دولت خود را در آن گرفتار میبیند.
در روزها و هفتههای اخیر بارها اخباری مبنی بر تعطیلی موقت کشور منتشر شد اما به سرعت تکذیب شد و وضع همان محدودیتهای نیم بند و غیرموثر معمول ادامه یافت.
دولت آنقدر در اعلام تعطیلی دست دست کرد تا اینکه صدای مجلسی ها و شورای شهری ها هم درآمد و همه متفق القول معتقدند که تهران باید دو هفته ای تعطیل شود. بر همین اساس روز گذشته (جمعه نهم آبان ماه) اعضا جلسه کمیته بررسی مشکلات حوزه سلامت استان تهران انوشیروان محسنی بندپی، استاندار تهران، عبدالحسین روح الامینی، اقبال شاکری و زهره الهیان اعضای کمیته سلامت مجمع نمایندگان تهران، محسن هاشمی رئیس شورای اسلامی شهر تهران، سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران بزرگ و رؤسای سه دانشگاه علوم پزشکی تهران و معاون شهردار تهران دور هم جمع شدند و با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی با تعطیلی دو هفتهای استان تهران موافقت کردند. این اعضا قطع زنجیره کرونا و ایجاد فرصتی برای بازسازی توان مدافعان سلامت را در گرو تعطیلی دو هفتهای تهران دانستند.
همچنین در این جلسه مقرر شد، تا رایزنیهای فوری برای تحقق تعطیلی تهران و جلوگیری از شیوع بیش از پیش کرونا انجام شود. قرار دادن اقلامی مانند ماسک رایگان و کمک رسانی محله به محله با استفاده از ظرفیت نیروهای جهادی، نیروی انتظامی و بسیج نیز از دیگر تأکیدات اعضا جلسه کمیته بررسی مشکلات حوزه سلامت استان تهران بود.
حالا همه چشم ها به ستاد ملی کرونا دوخته شده تا ببینیم که این ستاد چه زمانی را برای تعطیلی دو هفته ای تهران در نظر می گیرد و آیا علیرغم همه این فشارها این کار انجام می شود یا نه؟
دولت بی توجهی می کند
چند روز پیش بود که محسن هاشمی در حاشیه دویست و چهل و پنجمین جلسه شورا و در جمع خبرنگاران درباره وضعیت کرونا در پایتخت گفته بود که هفته گذشته پیشنهاد تعطیلی دو هفتهای تهران را مطرح کردم ولی ستاد مقابله با کرونا و دولت توجهی به این پیشنهاد نداشت و از این اتفاق متأسفیم و وضعیت اقتصادی کشور اگر مناسب بود مقابله با کرونا بهتر انجام میگرفت ولی از آنجایی که وضعیت اقتصادی خوب نیست پول و اعتباری هم برای جبران خسارات ناشی از کرونا موجود نیست شیوع ویروس بیشتر شده است.
همچنین سید نظام الدین موسوی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی از نامه مجمع نمایندگان استان تهران به ستاد ملی مقابله با کرونا برای تعطیلی ۲ هفتهای این استان خبر داد و گفت: در جلسه اخیر کمیته بهداشت مجمع نمایندگان استان تهران این موضوع به دلیل افزایش شیوع بیماری کرونا بررسی و نامهای به ستاد واصل شد، اما تاکنون پاسخی به این درخواست داده نشده است.
بی توجهی در همه ابعاد دولت
چند ماهی است که یک تیم پزشکی درباره بحرانی تر شدن وضعیت کرونا در کشور هشدارهایی را به کابینه دولت داده است اما هیچ کس به این حرف ها توجه نکرد.
وی که خواست نامش فاش نشود، افزود: چند هفته ای است که دیگر ما در جلسات ستاد مقابله با کرونا شرکت نمی کنیم چون کسی به حرف هایی ما گوش نمی دهد.
وی در پاسخ به اینکه پیش بینی تان درباره وضعیت کرونا در هفتههای آینده چیست، گفت: آمار فوت شدگان از مرز ۴۰۰ نفر میگذرد و به روزی ۶۰۰ نفر میرسد و تا پایان سال بیش از ۲۰۰ هزار نفر جان خود را به خاطر کرونا از دست خواهند داد و همه این اتفاقات به دلیل بی توجهی دولت است.
این منبع آگاه تصریح کرد: اینکه چرا دولت و شخص رییس جمهور در برابر تعطیلی تهران و کشور در چنین شرایطی مقاومت می کنند را متوجه نمی شویم و ادامه این روند فاجعه بزرگی را در کشور رقم می زند.
به این ترتیب ماجرای مقاومت دولت در برابر تعطیلی موجب تعجب و حیرت بسیاری از مردم و حتی مسئولان را فراهم کرده است. مقاومتی که احتمالا ریشه آن را باید در مسائل اقتصادی جستجو کرد.
جام ساز: سیاست های دولت ناآگاهانه است
محمود جام ساز، اقتصاددان درباره دلایل عدم تعطیلی کشور و شهر تهران در بحران کرونا میگوید: ویروس کرونا همه جهان را درگیر کرده و روزانه در سراسردنیا باعث مرگ هزاران نفر میشود، برخی از کشورها بااجرای برنامههای صحیح و اصولی و روشهای درمانی پیشرفته توانستند جلوی پشرفت این بیماری را بگیرند و از این رو آمار مرگ و میر آنها کمتر شد، اما در ایران عکس این اتفاق افتاد که البته دلایل مختلف داشت.
او برگزاری انتخابات مجلس و برخی دلایل دیگر را مورد اشاره قرار میدهد و میافزاید: سیاستی که ایران برای مبارزه با کرونا در پیش گرفت یک سیاست بسیار شکست خورده بود، زمانى که اطلاع رسانى دیر هنگام صورت گرفت شخص رئیس جمهور قرنطینه را مربوط به جنگ جهانى میدانست و منسوخ شده اعلام کرد در حالیکه اگر در قدم اول و با یک برنامه بسیار منظم، دقیق و کنترل شده قرنطینه را جدی اجرا میکردند و مردم را در خانهها نگه میداشتند زمان با ارزش را براى کنترل شیوع این ویروس سهمگین از دست نمى دادند؛ و بسیارى از هموطنانمان در ابتداى شیوع بیمارى جان نمى باختند.
او ادامه میدهد: سرانجام وقتی که دولت تحت تاثیر نظریات کارشناسان دولتمدار قرنطینه را پذیرفت آن را در حد یک توصیه در راستاى رعایت پروتکل هاى بهداشتى و فاصله اجتماعى با پسوند هوشمند که مفهوم آن بر من روشن نیست بکار گرفت و مدام ابلاغ کرد، اما در عین حال هیچ برنامه بازدارنده در خصوص مسافرت هاى عید فطر و تعطیلات نوروز و عزاداریها به مورد اجرا نگذاشت تا از شدت ابتلاء بیمارى کاسته شود.
جام ساز معتقد است: آقاى روحانى در پى تئورى ایمنى گلهای ست در صورتیکه براى دستیابى به ایمنى گله اى بسیارى از هموطنان ما جان خواهند باخت از طرف دیگر ما با اقشاری مانند کارگران، کارمندان، طبقه آسیب پذیر، خود اشتغالها، صاحبان کسب و کار هاى کوچک، دستفروشان که اصولا درآمد ثابتی ندارند مواجه هستیم که مجبور به تامین معیشت روزانه هستند و نان آوران این خانوارها تاب آورى بیش از یکى دو روز در خانه ماندن را ندارند مگر آنکه مثل بسیارى از کشورها از سوى دولت تامین مالى و معیشتى شوند.
او تاکید میکند: دولت اگر قرار بود که برنامه قرنطینه را جدی اجرا کند و شهر هاى آلوده شده را مثل شهر ووهان چین تعطیل و قرنطینه نظامی برقرار کند باید هزینه زیادی را پرداخت میکرد که فاقد منابع لازم براى تامین مالى آن بود.
این اقتصاددان، تحریم ها، رکود اقتصادی، کسری بودجه، تورم، رشد اقتصادی منفی و مواجه بودن با شرایط نامطلوب سیاسى را از دلایل اجرایی نشدن طرح قرنطینه خانگی میداند و میگوید: همه این دلایل باعث شد که شیوع کرونا سرعت بیشتری بگیرد، به طوری که اکنون شاهد موج سوم شیوع این ویروس خوفناک که به سرعت جان هاى بیشمارى را میستاند؛ هستیم. متاسفانه گزارش هاى اخیر بیانگر یک مرگ در هر چند دقیقه است که چنانچه سیاست هاى مسئولین به همین شیوه استمرار یابد فاجعه انسانى بزرگترى در انتظار ملت بى پناه ایران است.
جام ساز میگوید: دولت هیچ برنامهای برای ممانعت مردم و کنسل کردن مسافرتها نداشت و در هر موقعیت و تعطیلی مردم راهی شمال و شهرهای دیگر شدند؛ عزاداریها برگزار شد، حتی روحانی در یکی از سخنرانی هایش قاطعانه گفت عزاداریها باید اجرا شود، اما بارعایت پروتکل هاى بهداشتی، اما همه این را میدانند که در چنین اجتماعاتی اجرای پروتکلهای بهداشتی عملی نیست و دیدیم که مردم حتی ماسک هم نداشتند و قادر بایجاد فاصله اجتماعی نبودند.
او ادامه میدهد: شلوغیهای مترو و اتوبوس هم تائیدی براین موضوع است، حضور این حجم از آدم هادر این فضاها موج بیماری را بیشتر و ایران را وارد موج سوم کرونا کرد.
او میگوید: سیاست دولت در اجرای دسترسى به “ایمنی گله ای” طرف دیگرش “مرگ گلهای ست” بدین مفهوم که مردم را به حال خود بگذارند تا کسانی که ضعیف و مریض و مستعد واگیر این ویروس هستند بمیرند تا کرونا تضعیف شود به همین دلیل مسافرتها و عزاداریها کنسل نشد مدارس باز شد. نتیجه آن شد که کرونا اوج گرفت و مردم بیشتری مبتلا شدند و تعداد بیشتری فوت کردند.
این اقتصاددان میافزاید: شرایط به جایی میرسد که وزیر بهداشت کلافه میشود و میگوید که دیگر مسوولیتی در برابر اتفاقها ندارد، زیرا از دولت در بخش تامین هزینههای درمانی و بیمارستانی کمک خواسته، اما این درخواستها بی پاسخ مانده است.
او به صحبتهای وزیر بهداشت درباره بودجه درخواستی از دولت اشاره میکند و میگوید: نمکی گفته “از اعتبار یک میلیارد یورویى تخصیص یافته أز صندوق توسعه ملى براى مبارزه با کرونا و جبران آسیبهاى اقتصادى (پس از آن که ایشان سهوا آنرا به دلار ذکر کردند) تنها بخشی از آن به وزارت بهداشت اختصاص یافته و ایشان از سرنوشت بقیه این اعتبار اظهار بى اطلاعى میکند”.
جام ساز تاکید میکند اگر وضع به همین منوال ادامه یابد مرگ و میر بیشتر میشود و اگر صحبت هاى برخی مسئولان و نمایندگان درست باشد که آمار واقعی سه تا چهاربرابر آمارهای اعلام شده است یعنی فاجعه بزرگی در حال رخ دادن است.
به گفته این اقتصاددان تعطیلی کشور یا حتی تهران تبعات اقتصادی دارد، زیرا در همین چند ماه هم یک و نیم میلیون بیکار شدند (شاید هم بیشتر)؛ بسیار از افراد کسب و کارهایشان را از دست دادند و برخی دیگر با کمبود سرمایه و درآمد زایی مواجه شدند؛ برخی از شرکتهای کوچک و بزرگ برای تولید محصولات خود با مشکلات جدیدتری دست به گریبان شدند.
او ادامه میدهد: به همه اینها بی ارزش شدن پول ملی و بالا رفتن قیمت دلار و سایر ارزهاى معتبر و تنزل فاحش قدرت خرید عامه مردم را هم اضافه کنید ملاحظه خواهید کرد که آثار روانى آن بمرتب از آثار اقتصادى و اجتماعى آن خطرناکتر است، اتفاق دیگری که میافتد این است که با بالا رفتن قیمتها ما شاهد انحطاط اخلاقی و فرهنگی هستیم؛ شاید بپرسید این انحطاط یعنی چه؟ یعنی اینکه مردم یاد گرفتند دست در جیب هم کنند و از همه بدتر دولت هم دست در جیب مردم میکند از یک طرف یارانه میدهد و از طرف دیگر با تورم یارانه را پس میگیرد که این نادیده گرفتن انسانگرایی اقتصادى و نقض حقوق اولیه و نیازهاى مبرم عامه مردم است.
جام ساز تاکید میکند: به هر حال اقتصاد ما با توجه به تحریمها و سیاستهای ناکارآمد داخلی و دیپلماسی خارجی به سمت کوچکتر شدن و انقباض بیشتر حرکت کرده و رشد اقتصادی نیز منفی است و این یعنی بیکاری زیاد، درآمد کم، پایین آمدن ارزش پول و بالا رفتن تورم که در نهایت منجر به آشکار شدن خشم فرو خفته عامه مردم میشود.
این اقتصاددان میگوید: البته اگر کرونا هم نبود ما در بخش اقتصادی با مشکلات عظیم مالی به دلیل بالا رفتن دلار و تحریم هاروبرو بوده وهستیم، زیرا اقتصاد ما اقتصاد بسامانی نبود و اینک هم ظهور نابهنگام کرونا مزید بر علت شده، بیکاری را افزایش و تولید را کاهش داده و از همه مهمتر نامعلومى مدت زمان ماندگارى این ویروس و نبود برنامه منسجمی برای مدیریت این بحران آینده بیمناکى را رقم زده است. اخیرا اقداماتى دیر هنگام نظیر جلوگیرى از مسافرت ایام تعطیل و محدود کردن برخى از کسب و کارهاى غیر ضرور و اجباری کردن پوشش ماسک، سعى در کنترل این اپیدمى شده، اما آثار ملموسى مشاهده نشده است.
گفته میشود قرار است طرح تعطیلى کل کشور به مدت یکماه اجرائی شود، اما پرسش این است که آیا دولت به ابزار و لوازم مالى و اقتصادى آن و جبران هزینه هاى پس از تعطیلى یکماهه مجهز است؟ اگر پاسخ مثبت است چرا این پروژه در همان اوایل بروز بیمارى اجرا نشد. واقعا چه کسانى پاسخگو هستند؟ باید پذیرفت بنیان اخلاقى مسئولیت پذیرى مسئولین این کشور بسیار سست و لرزان است و این بزرگترین خطرى است که این کشور را تهدید میکند و متاسفانه حاکمیت آن را نادیده میگیرد.
ع
برچسب ها :ابعاد اقتصادی بحران کرونا ، اقتصاد ، تعطیلی تهران ، کرونا ، محمود جام ساز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰